حرکت و فشار برای بقای بافت همبند سالم و نیز ترمیم و بهبودی بافت همبند آسیب دیده ضروری است . دستگاه های حرکت پسیو مداوم که معمولا با نام دستگاه هایCPM خوانده می شوند، جهت حفظ و بازگرداندن دامنه حرکتی مفاصل مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله به توضیح این دستگاه و نحوه عملکرد آن خواهیم پرداخت.
حرکت و فشار برای بقای بافت همبند نرمال و ترمیم و بهبودی بافت همبند آسیب دیده ضروری است . حرکت جریان خون را افزایش و درد را کاهش می دهد. حرکات پسیو به منظور حفظ دامنه حرکتی(ROM) و انعطاف پذیری مفاصل در موارد زیر کاربرد دارد:
۱) دوره توانبخشی پس از عمل جراحی
۲) توقف حرکات فعال به دلیل پروسه ترمیم
۳) دردناک بودن انجام حرکات فعال
▪ آثار بی حرکتی
برای درک بهتر آثار بی حرکتی (immobilization) باید در ابتدا به بررسی ترکیب بافت همبند)Connective Tissue( بپردازیم که تقریبا در تمامی ساختارهای بدن یافت می شود و عملکردهای فیزیولوژیک بی شماری دارد. برخی از این کارکردها شامل حمایت مکانیکی، حرکت، کمک به انتقال مایع میان بافتی و کنترل فرایندهای متابولیک است. دو جز اصلی تشکیل دهنده بافت همبند کلاژن و اِلاستین هستند. این اجزا به بهترین نحو در فیبر های تاندون ها و لیگامان ها کنار هم قرار گرفته اند و به بافت همبند متحمل بار مکانیکی قابلیت قدرتمندی و قابل کشش بودن می بخشند. به این ترتیب بافت همبند قابلیت بالایی برای مقاومت در مقابل نیروهای کششی و چرخشی دارد.
Proteoglycanها و Glycoprotein ها دو جز اصلی دیگر بافت همبند هستند و با فراوانی های متفاوت بسته به اینکه نقش اولیه بافت همبند چه چیزی باشد در این بافت یافت می شوند.نقش های مکانیکی Proteoglycan و Glycoprotein عبارتند از: تامین آب ماتریکس بافت همبند ، استحکام بخشی فیبر های کلاژن و مقاومت در برابر نیرو های فشاری ( برای مثال در نواحی غضروف مفصلی. )
با بر عهده داشتن چنین نقش های مهمی در ساختار های بافت نرم بدن جلوگیری از تخریب و دژنراسیون بافت همبند مانند آنچه در استئو آرتریت ها ، استئوپروز ها ، بیماری های پیشرونده تخریبی غضروف های مفاصل یا در ماتریکس بافت همبند استخوانی روی می دهد ، حیاتی است.
تروما نیز می تواند موجب اختلال در عملکرد بافت همبند شود، مانند زمانی که بافت نرم در اثر جراحی های ارتوپدیک دچار آسیب می شود. از آنجا که این فیبر ها به شکل موازی قرار گرفته اند ساختار و عملکرد آن ها در طی ترمیم، به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد .بی حرکتی سبب می شود این اجزا در طی ترمیم به شکل تصادفی و در جهات مختلف قرار گیرند و پدیده ای به نام" Cross Linking" ایجاد شود . این پدیده به تشکیل چسبندگی در بافت نرم ،خشکی و در نهایت محدودیت دامنه حرکات اکتیو و پسیو می انجامد، بنا بر این بی حرکتی به شکلی واضح، آثار تخریبی بر بافت همبند و بافت های اطراف آن خواهد گذاشت که شامل: کوتاهی ،کاهش قدرت کشش، تشکیل ادم، گرفتگی سیاهرگی و آتروفی است .
دستگاه هاي حركت پسيو مداوم " Continuous Passive Motion Device " كه معمولا با نام دستگاه هايCPM خوانده مي شوند،جهت حفظ و بازگرداندن دامنه حركتي مفاصل مورد استفاده قرار مي گيرند. بازگشتن دامنه حركتي مفاصل پس از جراحي يا تروما به كيفيت توانبخشي بستگي دارد .تاخير در توانبخشي ممكن است منجر به عملكرد ضعيف مفصل يا بي حركتي شود.توانبخشي مفاصل شامل استفاده از حركات اكتيو و پسيو به منظور بازگرداندن تحرك مفصل است. حركات پسيو مي تواند توسط يك فيزيو تراپ يا توسط CPM انجام شود. CPM از طريق تحريك ترميم بافت هاي مفصلي ، گردش مايع مفصلي و كاستن از ادم منطقه اي بهبودي را افزايش مي دهد. همچنين CPM از چسبندگي ،خشكي مفاصل،كوتاهي ها و تخريب غضروف هاي مفصلي جلوگيري مي كند. اين وسيله بي نقص ترين دستگاه توانبخشي پس از عمل به خصوص براي مفصل زانو وبه ويژه پس از عمل (TK A)Total Knee Arthroplastyو يا ترميم هاي ليگاماني در اين منطقه بوده است. پذيرش اين روش براي مفصل زانو اين انگيزه را ايجاد كرد تا ازCPM براي توانبخشي ساير مفاصل تحمل كننده وزن نيز استفاده شود.هم اكنون اين دستگاه براي مفاصل لگن، زانو، مچ پا، شانه ، آرنج و مچ دست نيز موجود است. مفصل آسيب ديده به طور مداوم و براي مدت زماني مشخص (تا 24 ساعت در روز ) در جهت حركتي تعيين شده و بدون كمك خود بيمار توسط دستگاه حركت داده مي شود . دستگاه در محلي در امتداد مفصل آسيب ديده به وسيله استرپ هاي ولكرو نگه داشته شده و از يك بخش الكتريكي براي تنظيم دامنه و سرعت حركت استفاده مي شود. تنظيم دامنه حركتي اوليه بر اساس راحتي بيمار و ساير فاكتور هايي كه ارزيابي مي شود تعيين شده و افزايش دامنه حركتي به ميزان 3 تا 5 درجه در روز با توجه به تحمل بيمار صورت مي گيرد.
تاريخچهCPM
توانايي محدود غضروف هاي مفصلي براي ترميم و بازسازي شدن به اضافه مشاهدات كلينيكي و تحقيقاتي كه در رابطه با تاثيرات بي حركتي و آثار زيان آور آن براي مفاصل انجام گرفت در سال 1970 مورد توجه سالتر(Salter) و همكارانش واقع شد.خشكي و درد مداوم ،آتروفي عضلات و استئو پروز در اثر عدم استفاده از اندام و در نهايت هم آرتروز هاي دژنراتيو زماني رخ مي دهند كه مفصل به شكل اكتيو پس از مدتي بي حركتي به حركت در مي آيد. سالتر اين فرضيه را مطرح كرد كهCPM بهبود وضعيت غضروف هاي مفصلي و ترميم كپسول، ليگامان ها وتاندون ها را تسهيل خواهد كرد.CPM هاي اوليه دستگاه هاي ساده اي بودند كه از موتور هاي پر سرو صدا ،ترمز ها، قرقره ها ، طناب ها و چندين ميله ساخته شده بودند .براي كاربردي شدن بيشتر اين دستگاه ها ، انواع مختلفي طراحي و ساخته شدند تا هر يك عهده دار مفصل خاصي از بدن از جمله زانو باشند . بيش از 13 نوعCPM ساخته شد تا مفاصل مختلفي از بدن شامل لگن ، زانو ، مچ پا ،انگشت شست پا ، شانه ،آرنج ، مچ دست و دست را به حركت در آورند.
ويژگي هاي يك CPM كارآمد
براي اينكه يكCPM كارايي خوبي داشته باشد مي بايست بتواند عضو آسيب ديده را با شرايط زير حركت دهد:
1) در الگوي صحيح حركتي
2) به شكل مداوم و با تكرار
3) با يك سرعت حركتي ثابت
4) براي مدت زمان مشخص شده
5) در دامنه حركتي تعيين شده
6)طي كردن يك دامنه حركتي يكسان در هر بار حركت
7) بايد يك كليد ايمني در دسترس براي خاموش كردن دستگاه موجود باشد.
طي درمان باCPM ناحيه مفصلي در دستگاه ايمن است و اين دستگاه برنامه ريزي مي شود تا مفصل را به شكل پسيو در دامنه از قبل تعيين شده، با سرعت معين حركت دهد. حركات آرام و كنترل شده اند و بيمار به شكل اكتيو از نيروي عضلاني براي تحرك اندام استفاده نمي كند.